جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تشکیلش با تاکیدات امام خمینی (ره) راهی را طی کرد که در آن رای مردم داری اهمیت بالایی بود و اساسا مردم سالاری دینی را بدون رای مردم محقق شده نمیدید. امروز نیز در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب، آنچه که همواره از طرف ایشان مورد تاکید قرار گرفته است بالا بودن رای و جایگاه مردم در نظام اسلامی است.

۳۵ سال از عمر نظام جمهوری اسلامی ایران می گذرد. چالش ها و هجمههای متعدد وارد شده به کشور گاهی توان اقتصادی و گاهی نظام سیاسی و گاهی جامعه و نظام اجتماعی را با چالشهایی مواجه کرده است اما آنچه که تاکنون خدشهای به آن وارد نشده جایگاه و رای مردم در نظام سیاسی کشور است. نظریه ولایت فقیه حضرت امام خمینی (ره) که بر اساس آن اداره یک جامعه شیعه در دوران غیبت را توصیف میکرد اساسا بر رای و جایگاه مردم تاکید داشت که نمود بارز آن مشارکت مردم در انتخابات مجلس خبرگان و تعیین نمایندگانشان در این مجلس است که وظیفه آن تعیین رهبری است. این نوع نگاه در واقع عمق توجه نظام سیاسی اسلامی به رای و جایگاه مردم را نشان میدهد که نشات گرفته از عملکرد مولای متقیان حضرت علی (ع) در قبول حکومت اسلامی پس از خلفاست. آنچه که امروز توسط برخی معاندان مورد بیمهری و حتی دشمنی قرار میگیرد در واقع همین جایگاه و پایگاه رای مردم در نظام جمهوری اسلامی ایران است. پیش از این عملکرد غیر صحیح و غلط حاکمان اسلامی در طول صدها و قرنهای متمادی و به ویژه در قرن بیستم است این تفکر را تقویت کرد که اساسا اسلام با رای مردم نسبتی ندارد و امروز وجود حکومتی برخاسته از رای مردم موجب این دشمنی است. فراموشی جایگاه و رای مردم توسط این حاکمان این تفکر را متجلی کرده که اساسا رای مردم باید به هیچ شمرده شود و اساسا نباید در برابر حاکمان مردم اعتراض و یا دیدگاهی در مورد انتخاب شدنشان داشته باشند.
نظام اسلامی بر خلاف نظامهای دیگر، نظام زورگویی، تحکم، تحمیل فکر و اندیشه بر مردم نیست
این تفکر متحجر که از روح اسلام ناب محمدی (ص) به دور است، در قرون اخیر توسط استعمارگران تقویت شده و باعث بسط نفوذ دشمنان اسلام در سرزمینهای اسلامی و ایجاد حکومتهایی دیکتاتور و غیر اسلامی در سرزمینهای اسلامی شده است. امروز در ایران اسلامی با نظامی مواجهایم که در راس آن فقیهی عالم وجامع الشرایط قرار دارد و آنچه که مورد تاکدیش است جایگاه و رای مردم در این نظام سیاسی است. “در نظام اسلامی، رأی، خواسته و عواطف مردم، تأثیر اصلی را دارد و نظام اسلامی بدون رای و خواست مردم تحقق نمییابد.” این بیان رهبر معظم انقلاب حکایت از آن دارد که تفکر مردم سالاری از نوع دینی در عمق جان ایشان و نهایتا در روح نظام اسلامی وجود دارد و نمیتوان با استناد به برخی مصالح و کجاندیشیها این مقوله را مورد تردید قرار داد. حکومت اسلامی بدون رای مردم تحقق نمییابد و از این روست که حضرت امام خمینی (ره) بر واژه جمهوری اسلامی “نه یک کلمه کمک و نه یک کلمه بیش” تاکید داشتند.
منت نگذاشتن به مردم در قبال کارهای انجام شده، مبالغه نکردن در گزارش عملکردها، پرهیز از دادن وعدههای بدون عمل، خودداری از خودمحوری و خودخواهی در قبال مردم، و ندادن دستور و امر و نهی به مردم به واسطه برخورداری از مقام و منصب، تلاش برای کسب رضایت مردم و خودداری از کسب رضایت صاحبان قدرت و ثروت، از جمله وظایف مهم مسئولان نظام اسلامی است
این مساله اگرچه معارضانی را به همراه داشته و تلاشهایی را برای نفی اثر رای مردم و جایگاه آن در پی داشته است، اما تاکنون توفیق نیافته و مشارکت بالای مردم در انتخابات متعدد سالهای پس از انقلاب نشان داده است که رهبری نظام پشتیبان این مساله است و مردم نیز آن را به خوبی احساس کرده و برای تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. رهبری معظم انقلاب با انتقادات گسترده به نظام لیبرال دموکراسی غرب که در عمل نفی دموکراسی میکند، دین را نه عامل سلطه بلکه راهگشای مردم و طالب حضور مردم معرفی میکنند. ایشان میفرمایند: “دین در خدمت سیاستهای سلطهطلبانه قرار نمیگیرد، بلکه حوزه سیاست و اداره امور جوامع را جزیی از قلمرو خود میداند.”

این تفکر چیزی جز مشارکت مردم در عرصه مردم سالاری دینی را به نمایش نمیگذارد و عملا باب هر انتقادی را به نظام دینی فارغ از حضور مردم می بندد. در جایی دیگر ایشان میفرمایند: “نظام اسلامی بر خلاف نظامهای دیگر، نظام زورگویی، تحکم، تحمیل فکر و اندیشه بر مردم نیست.” تاکید صریح ایشان بر این مقوله در واقع نفی هرگونه سلطه طلبی دینی و استبداد از نوع دینی است و تاکید بر این مساله است که آرا و اندیشههای مردم است که حکومت سیاسی اسلامی را می سازد و هیچ مناقشهای را بر سر اصل مشارکت و نقش مردم پذیرفتنی نیست. بیان آیت الله خامنهای مبنی بر این که “در نظام اسلام، کشور متعلق به مردم، واصل، مردم است” در واقع نشان می دهد که کشور و نظام سیاسی فارغ از رای و مشارکت مردم راهبه جایی نمی برد و اساسا نمی تواند در شرایط فعلی و از دید نظام سیاسی اسلام ماندگار و جاوید باشد. تاکیدشان بر این نکته که “منت نگذاشتن به مردم در قبال کارهای انجام شده، مبالغه نکردن در گزارش عملکردها، پرهیز از دادن وعدههای بدون عمل، خودداری از خودمحوری و خودخواهی در قبال مردم، و ندادن دستور و امر و نهی به مردم به واسطه برخورداری از مقام و منصب، تلاش برای کسب رضایت مردم و خودداری از کسب رضایت صاحبان قدرت و ثروت، از جمله وظایف مهم مسئولان نظام اسلامی است.” با دیگر تاکیدی بر این مساله است که حکومت اسلامی از آن مردم و مردم از آن حکومت اسلامی است. هرچه در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته از تلاش مردم و هرچه در آن وجود دارد برای مردم است و نباید با تعلل و سستی مردم را از این نظام رویگردان کرد. به هر روی تجریه نزدیک به ۴ دههای انقلاب اسلامی نشان داد که میتوان نظام اسلامی را بر مبنای خواست مردم محقق کرد و جامعهای را پایهگذاری کرد که مبنای آن چیزی جر تفکر اسلامی نیست. اما در این میان باید مراقب بود که عدهای کجاندیش و کج فهم و معاند به گونهای عمل نکنند که مردم را از این تفکر رویگردان نمایند و خواست مستبدانه خود را با رنگ و لعاب دینی به مردم تحمیل کنند. وجود رهبری عالی قدر نظام اجازه این کار را نخواهد داد اما هوشیاری مردم و مسوولان امری اجتنابناپذیر است.